
«اشتباه فاحش و خطرناکی که در زندگی مرتکب میشویم، جستجوی بهشتی است که دوام بیاورد.»
«عشقهای زودگذر ماندگار» یا به نظر من هوسهای زودگذری که حسرت چشیدنشان سالها بر دل میماند، مجموعهای ست از هشت داستان با چاشنی عشق که مجالی برای بیان عقاید سیاسی نویسنده(«آندری سرگیویچ مکین») میشود.
آرمانها و شعارهای جلوهگر انقلابی، روزی چشمانداز جامعهای برادر و برابر را برای نوجوانان! و جوانان ترسیم میکردند.حالا همان جوانان به میانهٔ راه رسیده و با سرخوردگی و ناامیدی دریافتهاند که آرمانشهر موعود، سرابی بیش نبوده است.
راوی به یاد میآورد اندک لحظاتی که به راستی زندگی کرده، همان فرصتهای کوتاه و ناپایدار عشق و عاشقیهای جوانی بوده است.
داستان چهارم، «اندیشهٔ جاویدان» را بیشتر دوست داشتم.برشی آرامشبخش از آن را باهم بخوانیم:
«گاهی به بخشی از «فصلها» اثر «چایکوفسکی» گوش میسپردیم، هرچند صدا را زیاد نمیکردیم.فقط قطعهٔ «ژوئن» بود که دوستم صفحهاش را با مهارت شعبدهبازی کارکشته روی گرامافون فکسنی جا میداد و سوزن را آهسته رویش میگذاشت.صدای گرامافون را بلند نمیکردیم، موسیقی متن انگار باید زمزمهٔ سادهای باشد، اینطوری رازآمیز به نظر میرسید و دور از دسترس آن زندگیای که در دوردست جریان داشت، با غوغایش، با سرعت بیهوده و بیتوجهیاش.»
پریسا فوجی
مردادماه۱۳۹۹