دلم میخواست پاککنی میداشتم که هرفکر آزاردهنده و بغضآلود را از ذهنم پاک میکرد.بچگی دلم میخواست جادوگر میبودم و با یک حرکت چوبدستیام، کلاه، خرگوش
ادامۀ مطلبروزهایی که کلاس آنلاین دارم ساعت 07:45 بیدار میشوم با این که صبح خوابم برده باشد.به بیشتر موارد لیست کارهایم میرسم. ظهر که میشود انگار
ادامۀ مطلبدیشب بیت اول این شعر مدام در خوابم تکرار میشد: کی شعر تر انگیزد خاطر که حزین باشد یک نکته از این معنی گفتیم و
ادامۀ مطلباین نوشته را به مناسبت بازگشت عادت «تا لنگ ظهر خوابیدن» بازنشر میکنم:) باشد که بعد از خواندن دوبارهاش، باری دیگر سحرخیز شوم. «میزان خوابیدن»
ادامۀ مطلبدیشب خواب دیدم که کتابدار کتابخانهٔ مدرسهای به من اجازۀ گشت و گذار میان کتابها را داده است.برایم عجیب بود چون روز روزش وقتی دبیرستانی
ادامۀ مطلببیرون ز تو نیست هرچه در عالم هست در خود بطلب هرآنچه خواهی که تویی مولوی بعد از ششماه متصل به شارژر کار کردن، بالاخره
ادامۀ مطلبخوب، انگار نوشتن پست قبلی به طرز عجیبی روی من اثر گذاشت و امروز09:00 بیدار شدم امیدوارم این تأثیر همچنان در روزهای آینده ادامه پیدا
ادامۀ مطلب«میزان خوابیدن» برای من به یک مسئلۀ بزرگ تبدیل شده است! بیشتر به خاطر ایرادی که خانواده از زیاد خوابیدن یا یک شبانهروز نخوابیدن من،
ادامۀ مطلب